مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ( شب نوزدهم )
از داغِ تو شد قـرآن یکـبـاره دچار تب محراب، قدَش خم شد از واقعهٔ آن شب شمـشـیر فـرود آمد آنجا که نمیبایـست بر ساحـت عـلم حق، بر کـالـبد مکـتب از « فزتُ و رَب» گفتی تا تیغ فرود آمد با کـیـنهٔ دیـریـنـه؛ آن زاهـدِ لا مـذهـب در عرش، تزلزل شد مسجد به تکان آمد از داغِ سحـرگـاهی افـتاد به تاب و تب شمشیرِ تو رفت از حال تا زخم سرت را دید از صبر تو بیطاقت! شد ذکر لبش «یا رب» اشکش چه غریبانه بر صورتِ تو افتاد تا پـارچه را پیچـیـد دور سـرِ تو زینب تاریخِ تو شد روضه، از بعدِ غـدیر خم شد کرببلا و شام مصداقِ همین مطلب! |